نوشتن بیشتر و بیشتر در فضای عمومی اینترنت اتفاق می افتد. توییتها، پستها، نظرات، توصیهها، وبلاگها، انجمنها. کسانی که شرکت می کنند می توانند به روشی چند منظوره عمل کنند به عنوان تولید کننده محتوا، به عنوان دریافت کننده پیشنهادات محتوا، باشند.
موقعیت بالقوه خود را به عنوان یک برند رسانه ای، به دست آوردن طرفداران، مشترکین و دسترسی همه این فرصت را دارند. محدوده کانال ها متنوع است، موانع ورود کم است. این ممکن است خداحافظی با تجربه لمسی کاغذ را آسانتر کند.
کاغذ تحریر را میتوان تا کرد و چروک کرد، مچاله کرد و برش داد، پاره کرد و سوزاند، از دو طرف آن را با اعداد، حروف و خطوط پوشاند، کنار گذاشت و دوباره بیرون کشید. فرستاده یا پنهان این در قالبها و کیفیتهای مختلف، از یادداشتها تا برگهها، از کاغذ بستهبندی تا کاغذ تزئینی میآید.
کاغذ امکان تنوع دستی و پردازش را فراهم می کند، که آثار هنری واقعی و اشیاء چاپی با کیفیت بالا را با ارزشی ایده آل و غیرقابل تخمینی تولید کرده است. مانند کتاب های تاریخی گالیله یا کوپرنیک که قیمت های بالایی برای آن ها ارائه می شود.
تصور اینکه فرمت های دیجیتال حتی به چنین ارزش هایی نزدیک می شوند، سخت است. در مقایسه با کاغذ، فرمت های دیجیتال در کار با آنها تک بعدی هستند. علیرغم ویژگی ها، به عنوان یک کاربر روی یک سطح ثابت مکانی حرکت می کنم.
مگر اینکه از عینک های سه بعدی استفاده کنم. اما شبیه سازی واقعیت فقط یک گویی است. در حالی که من می توانم “جند و مد را برگردانم”. مربیان و روانشناسان ادراکی نظرات متفاوتی در مورد یادگیری دیجیتال دارند.
آیا به حس طراحی لطمه می زند یا باعث ارتقای خلاقیت می شود؟ زیبایی پذیری امروزه با استفاده بصری و نمایشگر تعیین می شود. با این حال، رقابت بین رسانه های آنالوگ و دیجیتال، بین یادگیری متعارف و آموزش الکترونیکی، بین کاغذ و الکترونیک به این سوال پاسخ نمی دهد.